پوریا عباسی



 

این روزها دست به قلم شدن سخت شده ، نمیدونم قدیما عقاید من کوته نظرانه بود ، یا الان که فکر میکنم عاقل شدم در اصل برعکسه ! ولی دست به قلم شدن سخت شده وقتی مقاله مینویسی و میبینی یکی از قدیمیا چیزایی که مینویسی رو میخونه .

این دلنوشته رو تقدیم میکنم به ناصر ، ناصر گذشت اون روزا .دیگه باید بشینیم خونه . من که خیلی وقت پیش ریشامو زدم .دیدم دیگه شبیه قدیما نیستم . یعنی شاید بقیه خیلی شبیه هم شده بودن .ولی در هر صورت ، ناصر جان صحبت جمع های متال از بحث علمی و فلسفی درباره خدا و شیطان و خودشناسی و عدم ، رسیده به اینکه افکت گیتارش خیلی باحاله . ته مونده ای از دهه شصت موندن . که منم جزوشون نیستم .راستی جدیدا چارتار هم گوش میدم . ناظری هم .همایون هم کاراش جالب شده . ناصر ترجیح دادم یکم هم خالتور گوش کنم . (متال بازا میگن کار بدیه . مخصوصا تو مهمونی باید بشینی مثل برج زهر مار ملتو نگا کنی بترسن )

وقتی تو جمع ها و میتینگا شرکت میکردم ، یا همه با هم دعوا داشتن ، یا سر اسم یه گروه به توافق نمیرسیدن و در نهایت بازم دعوا داشتن .مابقی موارد هم دوستی های معمولی بودن که خدا آخر عاقبت خوده شیطانو بخیر کنه از دست انسان با این وضعیتی که من دیدم .

خلاصه ناصر منم خالتور شدم . متال بازا دیگه مرام قدیم رو ندارن . یعنی حق بگم اگر ، دارن ولی خیلی کم شدن .میدونی ، شدیم مثل جماعتی که میره دکترا میگیره که ازدواج کنه .راستی ناصر .اکثرا بچه هایی که این متن رو میخونن ، انگلیسی بلد نیستن.

راستی ناصر چقدر دلم تنگ شده برای پوتینای اون زمانمون ، سربازی بودن ، ارزون ، خاکی ، جدیدا بوت قیمت کردم دو و نیم میلیون .طرف میگفت آمریکاییه ، خیلی متاله ، به شما میاد ، راستی ناصر جدیدا میگن متال چرت و پرته ، یکی از بچه ها چند روز پیش میگفت راجر واترز بیشتر بیزنس من هست تا موزیسین .ناصر یکی از بچه ها پری روز داشت میگفت کسی که دین داره نمیتونه متال باز باشه .عقاید با متال جور نیستن ! ناصر میگن شیطان پرستا ریش بزی میزارن .کار به جایی رسیده که یه پسر 17 ساله میگه کوئین مسخره ترین موزیکی بود که گوش کرده و لایکاش از صفحه مقاله های ما بیشتر بود .

یه زمانی بیشتر سکوت بود . و بعدش یه آهنگ و بعد سکوت و غرق فکر شدن که مفهومها چی بود .امروز بیشتر آهنگه ، اگر بشه یکم کلش هم بازی میکنن .جالبتر اینجاست که یه زمانی برای یه نوار کاست کاپشنمو دادم رفت ، پوتین قرمزاتم هنوز نگه داشتم . هاگارد میخواستی ازم ناصر . اینا تو بیست دقیقه آلبوم دانلود میکنن . کپی کردن گرافی هم که کاری نداره همه دارن انجام میدن .

راستی ناصر ، من شروع کردم به نوشتن .
ولی این روزها دست به قلم شدن سخت شده .


ما امضاء‌کنندگان این بیانیه، اعلام می‌کنیم:

در حالیکه حق برابری جنسیتی در اسناد بین‌المللی بسیاری، از جمله میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و ی، محترم شمرده شده؛ در حالی که ماده‌ی ۲۲ منشور اجرایی فیفا تبعیض جنسیتی را ممنوع اعلام کرده؛ با این وجود ن ایرانی بیش از ۴۰ سال است  که از ورود به استادیوم‌های ورزشی محروم مانده‌اند؛

 در حالیکه در واکنش به فشارهای اخیر فیفا، فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران، محرومیت ورود ن به استادیوم‌های ورزشی را لغو کرده، اما به صورت مقطعی و  تنها برای گروه‌های دستچین‌شده‌ای از ن؛ در  وضعیتی که در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۹۸، شش تن از طرفداران زن فوتبال ایران، به دلیل به چالش کشیدن این محرومیت، و ورود به استادیوم فوتبال با گریم مردانه، بازداشت شده‌اند (۶ فرد بازداشت‌شده)؛ ما متعاقباً از فیفا درخواست داریم که:

تمام اقدامات قانونی را در جهت رفع محرومیت تبعیض‌آمیز  ن ایرانی به عمل آورید و فدراسیون فوتبال ایران را آنقدر با تحمیل جریمه‌های مالی و جلوگیری از شرکت در رقابت‌های دوستانه و بین‌المللی تنبیه کنید تا زمانی که محرومیت ن از ورود به استادیوم‌های ورزشی به طور کامل و تا همیشه برداشته شود و ۶ زن بازداشت‌شده، بدون هیچ شرط و قرار تنبیهی، آزاد شوند.

 

برای امضای این بیانیه کلیک کنید..


 

اکثر شما داستانسرائى ها در مورد مختار ثقفى و خوى قهرمانى و مردانگى او را شنیده اید. رسانه هاى دروغ پرداز حکومت ملاهاى ایران نیز در راستاى تحکیم اهداف ایدئولوژیک فقهاى مفتخور و فاسدى که در پشت صحنه تمامى امورات حکومت قرار دارند،

با تمامى قدرت به برخى از شخصیتهاى تاریخى مانند مختار ثقفى به عنوان یک قهرمان و ناجى شیعیان که براى انتقام و خونخواهى از قاتلان حسین قیام کرده است پرداخته و تلاش مذبوحانه اى براى جا انداختن امثال وى در فرهنگ ایرانیان دارد

اما وقتى به کتب علماى بزرگ شیعه رجوع میکنیم درمیبابیم که ادعاها و داستانسراییهاى ون فاسد و دروغگو دقیقاً برعکس آن چیزى است که در واقع بوده و اتفاق افتاده است و مختار ثقفى یک شخصیت فرصت طلب و خائنى بوده که تمام تلاشش براى گرفتن بیعت از مردم و شخصیتهاى نامدار براى محمد بن حنفیه به عنوان امام شیعیان بوده و هیچ وقعى به حسن یا حسین، دیگر فرزندان على بن ابیطالب نمى گذاشته است.

به گفته برخى از علماى شیعه او حتى در تلاش براى دستگیر کردن حسین بن على و تحویل دادن او به خلیفه بوده است.

ادامه مطلب

آخرین ثبت نام دوره های مجازی کلاس های فلسفه از امروز شروع شد.

 

 

تابستان در ماه آخر خود به سر می برد و این یعنی اخرین فرصت برای مطالعه‌ی فلسفه به مثابه‌ی لذت بخش ترین گوهره‌ی وجودی جهان است.

در این دوره شما به صورت تخصصی و نوین با جدی ترین مفاهیم فلسفی پنجه در پنجه رو درو خواهید شد و از سردرگمی های روزمره‌ی خود خارج و از برخورد با پرسش های اساسی هستی و حیات و ذهن لذت می برید.


به قول سقراط زندگی بدون بحث و استدلال و فلسفه شایسته انسان نیست.

در طول زندگی یکنواخت و تکراری خود به یکباره از خود خارج شوید و اندیشه کنید که که هستید؟

ما سعی می کنیم به این پرسش با کمک خود شما پاسخ دهیم.


ثبت نام اخرین دوره ی کلاس های تابستانه‌ی فلسفی شروع شد.

 

برای اطلاعات بیشتر و ثبت نام با آیدی زیر تماس حاصل نمایید.

تماس با ادمین

8 روز تا شروع.

 

✔به کانال فلسفه بدون سانسور بپیوندید✔ 



در پژوهشی به بررسی و تحلیل داستان‌های کتاب فارسی کلاس اول در ایران و مقایسهٔ آن با داستان‌های کتاب زبان کلاس اول در دو کشور شرقی و غربی یعنی چین، بعنوان نمایندهٔ فرهنگ جمع‌گرا و آلمان، بعنوان نمایندهٔ فرهنگ فردگرا پرداخته شد. به این منظور کلیهٔ داستان‌های کتاب فارسی اول ابتدایی در ایران، شامل ۵١ داستان منتشر شده در سال ١٣٩١، همچنین ۴۴ داستان از داستان‌های کتاب کلاس اول چین و ٢۶ داستان از مجموعه چهار کتاب کلاس اول آلمان به عنوان نمونهٔ پژوهشی انتخاب شدند. در این پژوهش، تحلیل روان‌شناختی با استفاده از یکی از معتبرترین آزمون‌های فرافکن تحلیلی یعنی آزمون اندریافت موضوع» که یکی از مناسب‌ترین آزمون‌ها برای تحلیل داستان است انجام گرفت تا مشخص شود چه موضوعاتی در قالب تم اصلی داستانها قرار دارند و چه نیازها و  فشارهای محیطی توسط کتابهای درسی به کودکان القاء می‌شود، و تفاوت میان این سه جامعه کدام است. 


نتایج این پژوهش نشان داد نیازهای پیروی» در ایران، پیشرفت» در آلمان و مهرورزی» در چین، سه نیاز اول و اصلی هستند. نیاز به پیروی» به دو نوع تسلیم» و احترام» تقسیم میشود. 


پرتکرارترین نیاز در کتابهای ایران، پیروی» از نوع تسلیم» است. در چین و آلمان نیاز به پیروی تنها به شکل احترام» یا سپاسگزاری» نمود پیدا کرده است.


نیاز مهرورزی» پرتکرارترین نیاز در چین است که به شدت با ساختار جمع‌گرای شرقی مطابقت دارد. در مرتبه‌های بعدی نیاز فهمیدن» و همچنین نیاز به ارائه و بیان» قراردارند. می‌توان گفت کودک چینی به دنبال آن است که مهر بورزد، بفهمد و بفهماند. پس از این سه نیاز که اساساً در ارتباط با دیگران (نیازهای جمعی) معنا پیدا می‌کنند، نیازهای شخصی‌تر مانند پیشرفت» و بازی» رخ می‌نمایانند.


بروز نیازها در آلمان درست برعکس چین است. در آلمان نیاز به پیشرفت»، بازی»، شناخت» که نیازهای فردی و معطوف به خود هستند، در درجهٔ اول قرار دارند و پس از آنها نیاز پیوندجویی» ظهور می‌کند. 


کودک ایرانی می‌آموزد که طلب‌کننده و گیرنده (تلویحاً مصرف‌کننده و تنبل) باشد؛ کودک چینی می‌آموزد دهنده و بخشنده (تلویحاً تولیدکننده و کارگر) باشد و کودک آلمانی می‌آموزد تا چیزی طلب نکند (تلویحاً استقلال طلب) و در عین حال تا حدی بخشنده باشد. 


در نهایت میتوان گفت، کودک ایرانی در کتاب درسی خود یاد می‌گیرد که مطیع و سر به زیر باشد. نگاه کودک ایرانی یا به سمت پایین است و یا از پایین به بالا نگاه می‌کند. نگاه کودک چینی به اطراف است و یک نگاه دایره‌وار دارد، ولی کودک آلمانی یک حرکت و نگاه رو به جلو و هدفمند دارد. او به یک نقطه و هدف چشم دوخته و تنها برای رسیدن به‌ آن در یک خط سیر مشخص تلاش می‌کند. 



ترانه سرا و خواننده: Maynard James Keenan


بنگر! یک منجیِ نوظهور

هان! همان قومِ دیرین

بر گِردِ تغییر آمده اند

آغازی نو و کلامی تازه

و کلمهْ مرگ بود

و کلامْ تُهی از نور

سعادتِ نوین:

"خیر پیش، تو تنهایی!"


آمرزیده اند کاران

باشد که خم گردیم تا گانشان باشیم!


برکت یافته اند دارایان

باشد که ما زحمتکشان بیش شان فراهم آوریم!


سعادتمند اند حاسدان

رستگار بادا کاهلان، کینه ورزان، متکبران!


متبرک اند شکم پرستان

باشد که ما را با قحطی و جنگ سور دهند!


پس وارستگان چه؟ خوش قلبان، صلح جویان؟

فروتنان چطور؟ سوگواران، بخشایندگان؟


همگی محکوم اند

همه در عذاب


بنگر! یک منجیِ نوظهور

هان! همان قومِ دیرین

بر گِردِ تغییر آمده اند

آغازی نو و کلامی تازه

و کلمهْ مرگ بود

و کلامْ تُهی از نور

سعادتِ نوین:

"خیر پیش."


پس وارستگان چه؟ خوش قلبان، صلح جویان؟

فروتنان چطور؟ سوگواران، بخشایندگان؟


نیکوکاران را چه می شود؟

خیران را چه؟

صادقان، وظیفه دانان، شایستگان چطور؟


محکوم اند فقیران

بد فرجام اند صلح جویان

بی آخرت اند بردباران

زیان کارند بخشایندگان


چرا که اکنون کلمهْ مرگ است

و اینک کلامْ بی نور

سعادت نوین:

"لعنت بر محکومان، شما تنهایید!"



موسیقی با فضاسازی الکترونیکی و ضربات درامز شروع شده و صداهایی نفس مانند همراه با ضرب آهنگ در مجموع فضایی هشدار دهنده و وهم آلود را ایجاد می کنند. پس از چند میزان، شدتِ صدای درامز و فضاسازی بیشتر شده و با اضافه شدن گیتار باس، خواننده با حالتی هیجان انگیز و اخطاری شروع به خواندن بخش اول با پیامِ دروغ بودن وعده منجی و تغییر کرده و نهایتا" خبر از تنهایی انسان می دهد.


سپس با سکوتِ درامز و گیتار، بخش دوم با صدای پرشورِ ساز تیمپانی با حسی حماسی همراه با ملودیِ وهم آلودِ ساز ماریمبا و زیرسازی الکترونیکی شروع شده و با اضافه شدن ریف و ملودی گیتار الکتریک، خواننده فریاد می زند: "آمرزیده اند کاران" و با تغییر لحنی تمسخر آمیز به همراه فاصله خوانی می گوید: "باشد که ما خم گردیم تا فاحشگانشان باشیم!".


همین ترتیب برای سه بیت بعدی تکرار شده تا ناگهان با سکوت گیتار و درامز، بخش سوم با آرپژ-ملودی پیانو و ساز زایلوفون با ایجاد فضایی معصومانه و کودکانه آغاز شده و خواننده می پرسد: "پس وارستگان چه؟".

لحنِ خواننده در اینجا بسیار هوشمندانه با لرزش صدا، حسی غمگین و پر از بغض به خود می گیرد و در نهایت با استیصال می گوید: "همگی محکوم اند". به نظر من اوج ظرافت اجرای اثر در همین بخش می باشد.


در ادامه دوباره گیتار باس و سپس درامز به همراه فضاسازی الکترونیکی نواخته شده و خواننده بخش اول و سوم را با اضافه کردن پرسش درباره عاقبت نیکوکاران، شایستگان و. تکرار می کند. این بار متنِ بخش دوم با "محکوم اند فقیران، بد فرجام اند." جایگزین شده و پایانِ بَدِ خوبان را در مقابل عاقبتِ خوش پلیدان به تصویر، و بدین ترتیب روی کلیشه دروغین پیروزی نهایی خوبی بر بدی، خط می کِشَد. 


در قسمت انتهایی، خواننده این بار از فعلِ "است" به جای "بود" برای جمله "کلمهْ مرگ بود" استفاده نموده و پس از عبارتِ "سعادتِ نوین" گویی از دردِ این واقعیتِ تلخ نعره می زند. هم چنین به جای عبارت طعنه آمیزِ "خیر پیش"، منظور واقعی، یعنی "لعنت بر محکومان" را به کار برده و در هنگام ادای جمله پایانی "شما تنهایید"، تمامی ساز ها سکوت کرده تا تنهاییِ صدای خواننده، یاد آورِ تنهایی انسان در این میان باشد.


به زعم من شاید ضعف اثر تنها در یکنواختی ضرب آهنگ درامز و تا حدی کلیشه ای بودن استفاده از ساز زایلوفون برای ایجاد فضای معصومانه باشد. هم چنین به جای تکرار صفت های doomed (محکوم) و blessed (آمرزیده) شاید می شد از مترداف های دیگری نیز استفاده کرد؛ چنانکه سعی شد در ترجمه ترانه به فارسی اینگونه عمل شود.


در مجموع این اثر در مقایسه با بسیاری از قطعات گروه اصلی Tool از لحاظ مفهوم، ترانه، فرم و اجرا، اثری ساده به حساب آمده که نیاز چندانی به موشکافی و رمزگشایی ندارد. امید است در آینده فرصت بررسی قطعاتِ پیچیده ترِ این گروهِ بی نظیر، به دست آید.



English Lyric


دانلود کل آلبوم با کیفیت ٣٢٠ (١۴٠مگ)


فقط دانلود قطعه‌ی The Doomed



■ آن دروغ بزرگ در باب نامیرایی فرد، هر خرد، هر سرشت نهفته در غریزه را نابود می‌سازد و هر آنچه در غریزه‌ای نیک خواهانه، یاری رساندن به زندگی و تضمین گر آینده است، از آن زمان به بعد تنها تردید برمی‌انگیزد. چنین شیوه‌ای زندگی که هیچ مفهومی ندارد، بدل به مفهوم زندگی می‌شود … دیگر حسن یاری رسانی، سپاس از نیاکان و اجداد، همکاری، اعتماد و یاری رساندن به رفاه همگانی و توجه به آنچه فایده‌ای دارد؟ (تنها یک امر ضروری است) .»


■ این که هر کس چون روحی نامیرا با دیگری برابر باشد، این که در بین تمام موجودات، (تقدس) هر فرد اهمیتی یابد، این که آن خشک اندیشان کم شمار و نیمه دیوانگان بتوانند تصور کنند که به خاطر آنان قوانین طبیعت پیوسته زیر پا گذشته می‌شود. چنین زیاده روی در خود ستایی تا سر حد بی‌نهایت و بی شرمی را نمی‌توان به کفایت با تحقیر رسوا کرد.

ادامه مطلب


 این سؤال که چرا شر و درد و رنج وجود دارد ؟» یعنی علت غایی شر چیست و برای چه آن را ایجاد کرده اند؟به عبارت دیگر، چه سودی در درد و رنج برای مبتلای به درد و رنج وجود دارد؟ در واقع سؤال کننده می گوید: مصلحت درد و رنج را تعیین کنید.عقل به این سؤال جوابی ندارد، اما  نقل نکاتی را گفته است.

ادامه مطلب

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

قلم نگاشت سردار دل ها فیلم های برتر از نظر من کرج ، وبلاگ تخصصی شهر کرج و استان البرز کِن‌دو دانلود نمونه سوالات استخدامی - آپدیت جدید گرافیک کمال مبلمان اداری، میزهای مدیریت و کنفرانس BTS twt